بی پرده...

بیا دعا کنیم آن اتفاق خوب بی افتد

بی پرده...

بیا دعا کنیم آن اتفاق خوب بی افتد

حس کن مرا ...

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ق.ظ

آدمی را میشناسم من که ساعتی بعد از نیمه شب ، بلند میشود پاورچین پاورچین از اتاقش بیرون میرود، در سکوت مطلق خانه خودش را میرساند به یخچال ، کیک باقی مانده از تولد را میخورد و برمیگردد توی تختش، آدمی را میشناسم من که به وقت غمگین شدن زانوهایش میلرزد ... آدمی را میشناسم من که تو یه یک روز 4اتفاق غم بار را پشت سر میگذارد و هنوز زنده است.... آدمی را میشناسم من که دار میزند حرفایش را بغض هایش را خواب هایش را....

که منتظر ضربه ی مهلک تری از زندگیست این آدم! ضربه ی مهلک تری برای بریدن از تمام خودش !

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۳
بانوی خیال

نظرات  (۱۰)

۲۳ آذر ۹۴ ، ۰۲:۱۲ آقای بنفش
یه چیزی رو مطمئنم ، اینکه با غصه خوردن چیزی درست نمیشه ، وقتی ناملایمتی میبنی ، سختی میبینی ، عذاب میکشی ، بعد میشینی یه گوشه و زانوی غم بغل میگیری ینی آهای دنیا ، من غم رو پذیرفتم ، منو شکست دادی ، پس دنیا برای تو غم بیشتری رو میفرسته . اما وقتی جلوی همه ی سختی ها می ایستی و سینه سپر میکنی و با امید و انگیزه به فکر ساختن روزهای خوبی ، این غم و غصه س که شکست رو میپذیره ، جهان هستی میفهمه که تو شادی میخوای سرزندگی میخوای ، پس بهت شادی میده ، خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنی .
به این میگنن قانون جذب ! قوانین کیهانی که هرکس درکشون کرد موفق بود .
فقط کافیه خدا رو قدرت کامل ببینی ، صاحب اختیار ، خدای بی نیاز و توانمند ، که هرچی ازش بخوای همونو بهت میده ، گاهی خیلی بیشتر از نیازت :)
پاسخ:
قانون جذب ! هوم ... 
درست میگی... اما آدما بعضی وقتا درست نمیشنون
۲۳ آذر ۹۴ ، ۰۲:۳۶ خانوم ِ لبخند:)
من از خودم که تویی تا کجا فرار کنم ؟...
مراقب دلت باش..زانوهات..شیب زندگی گاهی خیلی تند میشه بانوی من:*
پاسخ:
مراقبم...مراقب ِ منی که باهام قهره
بوس روی دلت مهربون 

۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۰:۱۴ یاسمین پرنده ی سفید
بهش بگو قانون راز رو جدی بگیره.
بگو هرچی بیشتر منتظر اتفاقات بد باشی, روزگار بیشتر اتفاقات بد برات پیش می آره.
بهش بگو به روزای خوب فکر کنه... بهش بگو روزای بد میگذره!:)
اینم بهش بگو که همیشه روسیاهی می مونه به زغال :)
پاسخ:
تهش یا روی اون آدم کم میشه یا روی روزگار...
این دوئل رو باید تا تهش ادامه داد
یکبار برای همیشه
۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۳:۵۲ سکوتـــــــــ پاییزی
هوم .. خیلی مهمه چقدر ادم بتونه تو این شرایط خودشو قوی بگیره
پاسخ:
قوی بودن ادعای بزرگی برای منه...
۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۲:۲۰ شاهزاده شب
حرفام که یادت نرفته؟
هنوزم همونیا. هنوزم کلی چیزای خوب در انتظارته
روزایی که بلاخره اتفاق های خوب میفتد.
ایمان داشته باش...
پاسخ:
حرفای تو که از یاد نمیرن
آلمان :))))

سحری گلم خوبی عزیزم ؟

یه دوستی دارم مثل خودت قلمش فوق العادست من خیلی نوشته هاشو

و شعرهاشو دوس دارم مثل نوشته های تو که همیشه واسم جذابیت داره ...

اون خیلی دخترشادیه خیلی خوشبخت وموفقه ولی شعرها ومتنهاش غمگینه

همیشه از ته قلبم آرزو میکنم تو هم مثل دوستم باشی یه دختر شاد وخوشبخت

وناز وخوشکل با یه قلم غمگین ...

همینطوره سحر مگه نه ؟  

پاسخ:
سلام صدف :)
آره منم یچیزی تو همون مایه هام :)))

راستی نوشته های قبلیتم خوندم ولی خب خودت درجریانی که نمیتونم واسه همش کامنت بذارم ...

 

۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۷:۴۳ ثمین سعیدی نیا
آدمی که با ضربه ی مهلک تر هم هنوز نفس میکشه
پاسخ:
تو زنده میمومنی رفیق ظاقت بیاراین درد رو
:(
روی روزگارو کم کن...
تو برنده میشی....
پاسخ:
طاقت بیار...میشه شنید خندیدن دلخواه رو
و حتی میشه خندید....
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی