آبی ِ کبود
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۰۷ ب.ظ
دارم همه چیز را فراموش می کنم
مثل خنده های بی رحمانه ات
مثل زخم توی ابرویت
مثل...
اما یک چیز لعنتی هیچ رقمه پاک نمیشود از من،
رگ های آبیِ کبود دست هات
همان ی که شک ندارم رد ِ خودکار خداست
وقتی که داشته امتحان می کرده خودکارش برای نوشتن باقی خوبی هات هنوز جوهر دارد یا نه..
پ.ن: از نوشته های خیلی قدیمی ! خیلی خیلی قدیمی ...
۹۴/۱۰/۲۰
+ مثلا زمان چیتوز ؟ :)))))