زندگی حسرت یک شادی معمولی بود ...
چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ب.ظ
اسمش خواهشِ ، درس عبرتِ ، توشه ی کلِ 94 ، یا هر چیزه دیگه ! مخلص ِ کلامم اینه که آی جماعت با خودتون ، با خودِ خودِ خودتون ، مهربون تر باشین ، مهربون تر از همیشه ی زندگیُ مهربون تر از همه ی لحظه های عمرتون باشین با خودتون از این به بعد ، دنیا صبر نمیکنه واسه ما ، دنیا اَمون نمیده که ما خوب و بدُ با خودمون تجربه کنیم و تهش جبران ! میدونم که میدونید نصف غممامون ، نصفه غصه های شبونمون بخاطر مدارا نکردن با دلامونه میدونم دنیا نچرخید اونجور که میخواستیم ، میدونم غصه خوردیم ُ بغض های بزرگ بزرگی رو قورت دادیم تا اینقدی شدیم ، میدونم ... اما دیر و زود باید قبول کنیم که ته تهش کسی جز ما برای خودمون نمیمونه ، که کسی جز خودمون نجاتمون نمیده ... نجات بدیم خودمونُ زودتر :)
عنوان : حامد ابراهیم پور
۹۵/۰۱/۰۴