بی پرده...

بیا دعا کنیم آن اتفاق خوب بی افتد

بی پرده...

بیا دعا کنیم آن اتفاق خوب بی افتد

این دقیقه های بکر ...

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ق.ظ

دستم را بگیر

محکم تر از هر زنجیری

و مهربان تر چشم های آهو


همراهم بیا

تا امتداد غروب ِ غم

تا طلوع ِ شکوفه ی سیب


دنیا کم دارد مارا در لحظه های خوب ، در صبر ِ بی دریغ


ما هم دنیا را کم داریم برای جولان دادن لبخند در شالیزار ِ برنج !


اینجا که ایستاده ایم گوشه ای از مرکز ِ جهان است ، گوشه ای از باور ِ خدا به وصال ِ دست های گم شده


بیا دست ِ کم ما کم نیاوریم ، بیا ایمان بیاوریم به لحظه های خوشبخت !


دستم را بگیر

محکم تر از ریشه های صنوبر

مهربان تر از بال های مرغابی ...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۲۷
بانوی خیال

نظرات  (۵)

۲۷ بهمن ۹۴ ، ۰۷:۲۲ شاهزاده شب
دستم را بگیر تا جهان کوچک شود...

+ چقد کلماتت رو.دوست دارم :)
پاسخ:
+ منم تورو ... به مدت مدید :*
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۱۱ یاسمین پرنده ی سفید
دستتو بده من:)))))) قلب
پاسخ:
دستتو بذار تو دستم تا تو قلبت پا بگیرم ^_^

سلام دختر جون خوبی عزیزم

اینو خودت نوشتی سحری ؟خیلی قشنگه آفرین

یادم افتاد به اهنگ معین ....بیابشکن طلسمه این شبا رو ...بینابود کن این سایه ها رو ....


پاسخ:
سلام عزیزم
اوهوم ، بهم نمیاد؟ :))
معین ِ خوب
عالی بود سحر ، فقط همینو می تونم بگم :)
یادم نمیاد آخرین بار چه زمانی بود که خوندن یه متن اییینقدر بهم چسبید .
پاسخ:
مجید ِخوب ^_^
۲۸ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۳۷ خانوم ِ لبخند:)

تا امتداد غروب ِ غم

تا طلوع ِ شکوفه ی سیب...


این تیکه ش طعم بهار میداد سحری...طعم شکوفه ی گیلاس مثلا :)

پاسخ:
مثل ِ بوی دخترت ^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی